اول بذارید تشکر کنم.
از آقای شهردار که همه پشت ایشون مخفی شدند و در چشم مردم همه اومدند جلو. وقتی برمیگشتم دیدم شورا و شهردار جلسه داشتند و وارد ساختمان شهرداری شدند.آقای شهردار با همه کم و کاستی و بی برنامگی ازتون متشکرم.
قبل از شروع به تمام کسانی که خصوصی پیام دادند یا بیرون پرسیدند که آیا شهردار و شورا تا الان جوابی دادند بگم :
خیــــــــــــــــــر ، و بنده همچنان در انتظار.(این رو هم بگم که حداقل هنوز تکذیبی از طرف اونها هم نیومده و مطمئنم مطلب بنده رو قرائت کردند دوستان!!! )
اما بیام سراغ آقای فرماندار.
اما اینبار
نامه ای به تمام اعضای شــــورای اسلامــــی شهـــــــر
قبل از اینکه شروع به نوشتن کنم، به تمام کسانی که از من یا نوشتار من گله ای دارند خواهش میکنم بجای رفتن به مغازه پدر یا گفتن کنار دوست و آشنا و فامیل، جوابیه خودتون رو در قالب یک فایل ورد(پی دی اف نباشه) برای ایمیل من ارسال کنید و مطمئن باشید بدون ذره ای دخل و تصرف اون رو توی بلاگ منعکس میکنم، تا هم خودتون راحت بشید و هم حقانیت شما بهتر اثبات بشه.
اینم بگم که حرفایی که من میگم، برداشت های ( شاید ناقص و حتی غلط) خودم هست یا شنیده ها یا شایعه هایی که دهان به دهان در سطح شهر بین مردم شدیدا پیچیده و اونها به هر دلیلی به خودتون نگفتند. پس بهتره بجای گله برای زدودن این افکار اقدام کنید.و به قول آقای احمدی نژاد عزیز: "من به شما علاقه مندم!!!" و برای تخریب شما این نوشتارها و شایعه ها رو منعکس نمیکنم.
اما.... شورای عزیز شهر خوانسار... سلام
خب!!! سلام.
کلا در چند پست آتی تصمیم دارم مسئولین شهر رو نقد کنم(بعدی احتمالا آقای امام جمعه هستند)
اما اکنون... حسن شفعتـــــــــــــی.
صاف برم سر اصل مطلب
چرا ی سری از ما جوونای خوانسار ،حتی یک سری بزرگترا، حاضر نیستیم بگیم از خوانسار هستیم؟
چرا حاضر نیستیم به زبان خوانساری صحبت کنیم و میگیم کلاس نداره؟
اینبار قصد تحلیل اوضاع شهر را از منظر مدیریتی و استراتژیک دارم.
یکی از سازمانهای اصلی مسئول در خوزه مدیریت شهری،شهرداری است. زیاد از لحاظ تاریخی دور نمیرم. به شهردار قبلی جناب آقای کاویانی برمیگردم. زمان ایشان هم درست مثل زمان آقای شفعتی اوایل مردم بسیار گرم و با شکوه استقبال کردند و در آخر طوری بود که دانش آموز ابتدایی هم فغان بر افلاک برآورده بود.
اما آقای شفعتی!! هنوز به مرحله سردادن فغان و رسیدن به افلاک نرسیدیم ولی بسیار محتمل و نزدیک میدانم
همونطور که در سخن نخست گفتم از همه دغدغه های فکری خودم در این بلاگ سخن مطرح میکنم. و امروز بخاطر اینکه خیلی از دانش آموزان خوانسار کنکور،البته از نوع آموزشی دارند تصمیم گرفتم کمی از مشکلات اونها صحبت کنم.
بعد از تقریبا 12 سال درس خوندن در فضای آموزشی شهرستان و تقریبا 3سال کارهای مشاوره و آموزشی،باز هم بیشتر در سطح شهرستان، با قاطعیت میگم که عمده مشکل دانش آموزان خوانسار و سیستم آموزش پرورش شهرستان در دوره متوسطه قرار داره.
