یکسال...
امروز یکسال از آغاز کار "بهار توبه شکن" میگذرد. یکسال از اولین نوشته ها و اولین نقدها و اولین تحلیل ها. یکسال از بهترین تجربه ها و بهترین خاطرات...
در طول این یکسال همه احوالی بر من گذشت،خشم،خوشحالی،سکوت و ...
خشم از وقتی میدیدم رندان چنان بر خر قدرت ،اسب سواری میکنند و من باید "می خوردن حریفان نظاره کنم"...
خوشحالی از اینکه انسانهایی پاک سرشت و نیک سیرت برای من پیامهایی خصوصی میگذاشتند و حتی وقتی همین خرسواران بند فوق را با صورت به خاک می انداختم.
و سکوت... وقتی به دلایلی شخصی و کاری 2 ،3 ماه حوصله هیچ چیز و هیچکس نبود،حتی شخص شخیص خودم
و زینگونه احوال گذشت و گذشت تا به اینجا رسیدیم...
ازشما هم که نگاهتان بر رودهای قلم و فکر من روان بود سپاسگزارم و همچنان خط مشی من همان شعار ابتدایی است...
سخن درست بگویم،نمیتوانم دید... که می خورند حریفان و من نظاره کنم
سبز باشید و پایدار.
امیر صانعی خوانساری
تولد وبلاگتون مبارک
برای شما و وبلاگتون بهترین ها رو ارزو دارم و امیدوارم لحظه های سال جدیدتون پر باشه از خوشحالی،بدون سکوت و خشم :)