4 ساله
22 بهمن روزی است که من رسما شروع به نوشتن این وبلاگ کردم.
22بهمن 92، تحت تاثیر کلاس درس مبانی انقلاب اسلامی با استاد سعید همتی ها، کسی که واقعا بعداز دوسال روح پژمرده و فسرده من رو به هیجان آورد و روح زندگی را دوباره در من دمید. خوب یادم هست اونسال چقدر با هیجان هر هفته برای جلسه بعدی کلاس انقلاب مطلب آماده میکردم. پیروزی روحانی در انتخابات هم انگیزه را چندین برابر افزایش داد.(هرچند امروز که درحال نگارش این متن هستم، جامعه چندان از وضعیت ریاست جمهوری ایشان رضایت ندارد، ولی اعتقاد شخصی من این هست که حسن روحانی آغازگر تغییراتی بوده که قطعا با روی کار آمدن رئیس جمهور بعدی نمایان خواهد شد.)
به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم/ بهار توبه شکن میرسد چه چاره کنم؟
سخن درست بگویم نمیتوانم دید/ که می خورند حریفان و من نظاره کنم
دقیقا تصورم از دنیای اطرافم همین بود(شاید هم هنوز همین باشه). توان سکوت در برابر خیلی از افعال و گفتار اطراف خودم را نداشتم(ندارم).
بهار توبه شکن نتیجه سکوت نکردن های من در طول این 4سال بود.
امروز که دارم به چهارمین سال وبلاگ نزدیک میشم، امیدوارم بتونم خودم رو کم کم از دنیایی که ملتمس لمس نوک انگشتان مخاطب هست، خارج کنم (یا حداقل بی نیاز کنم) و بتونم در اینجا با ذهن و فکر مخاطب بیشتر در ارتباط باشم. آرزو میکنم سال آینده تغییرات بزرگی در من و مخاطبانم رخ داده باشه.
به امید روزهایی بهتر