نامه ای به مسئولین(فرماندار)
قبل از شروع به تمام کسانی که خصوصی پیام دادند یا بیرون پرسیدند که آیا شهردار و شورا تا الان جوابی دادند بگم :
خیــــــــــــــــــر ، و بنده همچنان در انتظار.(این رو هم بگم که حداقل هنوز تکذیبی از طرف اونها هم نیومده و مطمئنم مطلب بنده رو قرائت کردند دوستان!!! )
اما بیام سراغ آقای فرماندار.
ایشون رو در 3 یا 4 جلسه رسمی در فرمانداری دیدم.جوان،خوش فکر و توان اجرایی بالایی دارند.
از افکار شهر سعی میکنند خوب استفاده کنند و رابطه خودشون رو با مهره های شهر حفظ میکنند. اما انصافا فرماندار خوانسار بودن کم دشوار نیست.تعدد قدرت و فکر در شهر بسیار زیادست.
آقای پوراحمد در 2-3 سال قبل سعی بر تاکید بر خواسته های مسئولین داشتند و الان با توجه به رویکرد دولت به خواسته های مردم روی آوردند.
اما قبل از اون یه توضیح. دوستانی که هی میگند این آقا بره و ایشون از دولت قبل هستند و ... . فرماندار مأمور اجرای اهداف دولت هست. فرقی نداره اصلاحات یا اصولگرا یا هر دولت دیگه. من خودم مخالف تغییر مداوم مدیران میانی هستم. تغییر سریع فکرهای اجرایی جز ضرری که به اون حوزه و منطقه داره ،پیامد دیگه ای باش نیست. درک میکنم که خیلی از دوستان مخالف دولت قبل بودند،یکیش شخص خودم، ولی بحث یک شهر میان است، تغییرات پی در پی فقط شهر رو از پا در میاره. آقای پور اجمد هم تازه متوجه شدند (یا دوست دارند بگند متوجه شدم) که در شهر چه خبره!! و بیشتر سعی بر ارتباط با آحاد مردم دارند.
خارج از انصاف بعضی رسانه ها فراتر از رسانه عمل میکنند در شهر و رو به تحلیل و یکجانبه نویسی آوردند که با معنا و هدف رسانه که رساندن اخبار بدون هیچ دخل و تصرفی به مردم است، در تضاد هستند.
فراموش نکنیم که منافع شخصی رو به منافع شهری و عمومی ترجیح دادن خوب نیست و این رو هم در نظر بگیریم که اگر ایشون رفتند و فردی نالایق به جای ایشون نشست (که بسیار شانس آوردیم و اولین خطر از کنار گوشمون رد شد)، ما باید جوابگوی تبعات بعدی باشیم.
اما جناب فرماندار زیاد امیدوار نباشید که از نوک قلم انتقادی من در امان باشید.
اولین و مهمترین انتقاد من اینه که شما در بعضی موارد ظاهر و عملتون بسیار زاویه دار بودند. در مورد روز خوانسار شما اولین مسئولی بودید که از زمستان سال گذشته به فکر افتادید و بسیاری از جوانان خوش فکر و ایده پرداز شهر رو دعوت کردید. من خودم از اصفهان بخاطر موضوع مورد بحث به خوانسار اومدم،گفتیم و بحث کردیم و رفتیم جلو... بعد از سه جلسه که گذشت... دیدیم همان شد که بر دل دوستان رفته بود. نظریه ها و ایده های ما... کشــــــک . ای کاش حداقل به فکر دوستان احترام گذاشته بودید و حتی به صورت کاملا صوری از اونها دعوت میکردید یا کمی از افکارشون رو عملی کرده بودید که دوباره امسال شاهد برنامه های تکراری ، پرهیجان و چشم نواز دهن پر کن نباشیم.
نکته دوم به عادتی برمیگرده که بسیاری از مسئولین شهر و کشور دارند. لزوم به سخنرانی. بعضی وقتا مسئولین در زمینه ای اصلـــا تخصص ندارند،ولی باید صحبت کنند و وقتی هم صحبت می کنند می بینیم داره دریچه هایی از اون علم به روی ما باز میشه...
جناب فرماندار !! "کم گوی"
مدیران برتر امروزه مستقیم سراغ اصل موضوع جلسه میروند و کمتر به خاطره گویی و سایر مسائل میپردازند. اگر خواستید در این زمینه من حاظرم برای مسئولین شهر کارگاه آمورشی (work shop) بذارم و به اونها آموزش بدم. :)
خوانسار شهر عجیبیه. مسئولین شهر دو دسته اند: مردم نهاد ، قدرت نهاد. و آقای فرماندار شما باید بین این دو دسته توازن برقرار کنید که الحق کاری دشوار است. ولی فراموش نکنید. امیدوارم شما در شهر بمانید که بسیار از تغییر مدیریتی شهر بیزار هستم. ولی اگر ماندید و برای چند سال دیگر بر صندلی شهر تکیه زدید فراموش نکنید که اینبار شما فرماندار دولت تدبیر و امید هستید.دولتی مردم نهاد. پس لطفا سر دو راهی ها، فرمان شهر را به سمت مردم بچرخانید.
اما مسئله بعدی اینکه شما نه آتش نشان هستید،نه پلیس و نه هلال احمر که نیاز به اقدام سریع داشته باشید.فرماندار عزیز!!!پیاده رو جای پارک ماشین نیست!!! حتی شما دوست عزیز !!!
و اما آخرین حرف. دو سه روز پیش نشستی با اهل رسانه و وبلاگ نویسان داشتید. من که هیچی!! بخاطر اینکه دو سه ماهه که شروع کردم شاید هنوز منو ندیدید!!! ولی کار خوبی نبود که بسیاری دیگر از وبلاگ نویسان نبودند.
من و خوانندگان وبلاگ چشم انتظار شما و جوابیه ای که در خصوص مطلبی که در خصوص شخص شماست ،هستیم.
و من الله توفیق