بهار توبه شکن

بهار توبه شکن

به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم
"بهار توبه شکن" می‌رسد چه چاره کنم
سخن درست بگویم نمی‌توانم دید
که می خورند حریفان و من نظاره کنم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

بایگانی 97

دوشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۷، ۱۰:۵۵ ق.ظ
خانه تکانی فرصتی است تا تکانی هم به ذهن خود دهیم. امروز وقتی با خود فکر میکردم که بهترین معلمان خود را ارزیابی کنم، از دوره ابتدایی تقریبا تمام کادر مدرسه را دوست داشتم. مدیر، معاون،ناظم، معلم بهداشت و همه معلمان را. وقتی به سراغ راهنمایی و دبیرستان میروم علی رغم احترامی که برای همه دبیرانم قائل بودم و هستم، میبینم آنهایی هنوز جایشان در ذهنم محکم است که حرفی نو و طریقی نو در کنار تمام آموزشهایشان به ما آموختند. 
الان را نمیدانم ولی زمان ما هم بودند کسانی که متعصبانه با همه چیز برخورد میکردند، یک موسیقی،یک خنده یک شیطنت و... 
اما معلمانی که علی رغم باورها و اعتقاداتی که داشتند، با آرامش و بقول قرآن لَیِّن گفتگو کردند و راه را به ما نشان دادند هنوز هم در سراچه ذهنمان حاکم مطلق اند و قطعا سربلند و ماندگار و محترم.
امسال بعلت تنگ نظری سیستم آموزشی شهر، باخودم عهد بستم یکسال هیچ کاری به هیچ کار شهر خودم نداشته باشم و تقریبا موفق بودم. هرچند دستاوردها و سفرها و موقعیت های کاری بسیار خوبی هم از این عهد و از این دوری نصیبم شد. دیروز اتفاقی با چندتا از دانش آموزان شهر برخورد داشتم و وقتی وضعیت را رصد میکردم، متوجه خرابی بیشتر و حواشی بیشتری شدم. هرسال من منظم و سیستماتیک (ازنظر خودم) پرونده نقد را صرفا بخاطر آرامش بچه ها تا تابستان سال بعد میبستم(گواه این مدعا دانش آموزان هستند)، اما امسال آنقدر این نقد و آنقدر مظلوم نمایی ها شور و فتیر شده که بداخل مدارس و حتی مدارس راهنمایی هم کشیده شده، تا جاییکه مدیر و معلم بیش از کار اصلی سعی در مهار یا شاید هم نفت ریختن بر خاکستر درگیری ها داشته باشند.
گاهی ما تصمیمی میگیریم که فکر میکنیم این بهترین تصمیم است. اما بعد عواقب غیرمنتظره ای با این تصمیم رخ خواهند نمود که اصلا فکرش را هم نمیکردیم. بعضی اوقات ما علف هرزی را در زمین همسایه میکاریم غافل از اینکه، همان بذر با ریشته قدرتمند تر چندسال بعد به حیاط خانه خودم هم میرسد و آرام آرام تمام خانه و کاشانه من را فراخواهد گرفت. 
این هفته که کار کمتر و فرصت بیشتری برای بازگشت و رصد فضای مجازی شهر خودم را داشتم. تعداد کانالها،صفحات و منتقدین ناشناس را بررسی کردم و یاد آن "علی" افتادم که زمان دولت قبل پای ثابت همه سایتها و وبلاگ ها بود برای تخریب.یاد این افتادم که فرماندار وقت و نماینده(که خود من هم قطعا با ایشان اختلاف فکری داشتم) را با چه کارها و صفت هایی خطاب میکردند.یاد جوراب سوراخ یکی از مسئولان آن زمان افتادم که بعضی با چنان هیجانی از آن صحبت میکردند که نگو و نپرس. یاد تشویق به تماس های هرروزه و ناشناس به استان افتادم برای اینکه شاید زودتر مخالفانشان از صندلی مسئولیت کنار روند و یاد خیلی چیزهایی دیگر افتادم ...
اما امروز علی خودش احتمالا مسئولیت گرفته،و علف هرزی که 8سال پیش در حیاط همسایه کاشته، امروز نه تنها خانه خودش بلکه تمام کوچه علی را فراگرفته و همه اینها بخاطر همان علف اول بود.(الان که دارم اینها را مینویسم از قضاوت میترسم و بیم دارم که این قضاوت روزی همین راه و همین مسیر را پیش پای من هم بگذارد. توکلت علی الله، ان الله بصیر بالعباد) 
از کجا به کجا رسیدم!!!
این روزها کتابی با موضوعیت اخلاق مداری در عصر ماشین ها میخوانم. شاید اگر ما کمی بیشتر صبور بودیم و 8سال پیش بجای علف هرز، در حیاط همسایه گل کاشته بودیم، امروز تمام خیابان گلستان شده بود.ولی هرعقل سلیمی میداند که میوه نهال دروغ، تهمت، مظلوم نمایی و کار پوچ رسانه ای جز بدبختی و فلاکت چیزی ندارد.
امروز که اینها را نوشتم باید اعتراف کنم از خرداد تا الان بجز چند شب اول بقیه شبها با آرامش کامل سر بر بالین میگذاشتم اما احتمالا خیلی ها همین الان که این کلمات ردیف می شوند از ترس نداشتن صندلی در این جغرافیای کوچک بیخوابی بدی به سرشان زده باشد. امیدوارم اینطور نباشد و امیدوارم آنقدر دانش و صبر و آگاهی بر ما ببارد که 8سال بعد بجای درختان هرز، گلستان و بوستانی زیبا در سراسر جغرافیا گسترده شده باشد. 

وکلام آخر
زمان یک حد نقطه ای از تاریخ است. شاید در ظرف زمان، ما خوشحال و شاد و یا غمگین باشیم اما صعود یا نزولمان همواره در طول تاریخ بررسی خواهد شد و قطعا روزی تاریخ نقاب از همه چهره ها برخواهدداشت. برای همه چهره های بدون نقاب در طول زمان شادمانی و البته خنده و افتخار در طول تاریخ آرزو میکنم. امروز پرونده "علی" ها همراه با سال نود و هفت برای من بسته خواهد شد،فقط به بهانه آرامش خودم و از صمیم قلبم برای همه شادمانی،سلامتی و آرامش آرزو میکنم.

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد

امیرصانعی خوانساری
آخرین روزهای نود و هفت
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۱۲/۲۷
امیر صانعی خوانساری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی